آدم نخستین

از همان بدو خلقت که غار نشینان اشکال بر در و دیوار می تراشیدند ،ضرورت وجود آدم نخستینـــــی به نام معلم ابتدایی احساس گردید.

آدم نخستین

از همان بدو خلقت که غار نشینان اشکال بر در و دیوار می تراشیدند ،ضرورت وجود آدم نخستینـــــی به نام معلم ابتدایی احساس گردید.

هر دم به سازی مشغول!

درست همان طوریکه فرقی نداره رئیس کی باشه یاچه برنامه هایی برای پیاده کردن توآموزش و پرورش داشته باشه وجریان مرسوم یک طرفه ای که همیشه این معلمهای بیچاره باید فقط عمله ی کار باشند وخودشان را با بی برنامه گی ها،بحرانها،کمبودها وخیل ندانم کاریها منطبق کنندتا بدان حدکه مجریان مرحله ی عملی آزمون وخطاها نام بگیرند نظام توصیفی نیزچند سالی است که پذیرفته و توسط همین زحمتکشان واقعی به مرحله ی اجرا رسیده و اعمال می شود.

اینک که نظام کیفی توصیفی بعد ازچندین سال آزمایش وخطا تقریبا داردجا می افتدوحسناتش نیزکم کم عیان می شود وحداقل فایده اش نسبت به نظام عددی وکمی گذشته دراین است که به قول مسئولان اصلی آموزش به خاطر نداشتن تکرار پایه(واژه جدید معادل رفوزگی)که یا ازترس آبرویزی یا ناکارآمدی، این روزازیاد بلغور می شود عمریک دانش آموز به خاطر ضعیف بودن ازیک درس بیهوده تلف نمی شود و باری به هرجهت قبول و به کلاس بالاتر ارتقا می یابد تا ببینیم درآینده چه سرنوشتی برایش رقم خواهد خورد.

مشکل فقط در این جاست که افرادی که برنامه ریزی برای تعلیم و تربیت می نمایند صرفا به اجرای آزمایشی و ناقص این برنامه ها درجاهاوبرای دفعات محدودمبادرت می ورزندوعلیرغم اینکه خود مدعی آزمایشات گوناگون درجاهای مختلف نیزهستند اما به واقع نواقص وکاستیهای موجود حکایت ازآن دارد که برنامه ریزی ازجامعیت،پختگی ومقبولیت لازم به هر دلیل برخوردار نبوده و باید دقت بیشتری به خرج داده می شد.

ظاهرا اینچنین به نظر می رسدکه برنامه ریزان ما ازهمان ابتدا به نواقص طرح هایشان کاملا واقفند اما ازآنجا که آزمون خطا ملاک همه گیرشده با این تئوری که شروع هرکاری با یکسری مشکلات همراه است دل به دریا زده وافکار خویش را به اجرا در می آورند تا بعدها برای نواقص پیش آمده چاره جویی نمایندغافل از اینکه بچه های مردم موش یا مواد اولیه ی یک کارخانه نیستند که با تغییر کاربری یا جابجایی بتوان بر مشکلات فائق آمد.

اما راه حل دراین است که به طور مستقیم اجرای هرطرح به مجریان واقعی آن یعنی معلمان در محیط واقعی ودرنواحی متفاوت و با امکانات موجود به اجرا در آید وازاجرای آزمایشی، نمایشی،گزینشی یا فرمالیته و تحت نظارت به شدت پرهیز نمودو با اجرای حقیقی درمحیط واقعی و به تعداد زیاد به آمارواقعی دست یافت وازفواید و مضرات اجرای یک طرح آگاه شد.

در دوره ی ابتدایی بایستی تجدید نظر اساسی در محتوا و حجم کتب به عمل آید و بانکهای اطلاعاتی به صورت شبکه و نه محلی در اختیار معلمان باشد که درهرزمان بتوان با مراجعه آنلاین به آنها به صورت فوری رفع اشکال نمود یا ازراهنمایی لازم برخوردار شد.بی تعارف آموزشهای ضمن خدمت هم از درجه ی کیفی بسیار پایین برخوردار است و به هیچ عنوان گام موثری در جهت فرآیند آموزش به حساب نمی آید واگر جنبه ی ساعات ضمن خدمت و دریافت گواهی حضور از آنها حذف شود عملا هیچ مشتری نخواهند داشت و متاسفانه این بدان معناست که این سیستم ضمن خدمتی به یک ناندانی برای مجریان آن تبدیل شده و بسیاربسیاربا اهداف واقعی آن فاصله دارد برای اثبات این مدعا می توان از صدور یک بخشنامه با این عنوان که درضمن خدمت به هیچ گواهی موثر درارتقا شغلی صادر نخواهد شد یاد کرد و منتظر آمار شرکت کنندگان ماند.البته فراز نشیب ها و ترفندهای سلیقه ای که در چند سال اخیر دراین راستا برسر معلمان آوارشده هر چند آنها را دیر باور نموده ولی منطق را ازیاد آنها نبرده است .

خلاصه به هیچ وجه نمی توان منکر آموزش ضمن خدمت شد اما درحال حاضروبا این روند ره به جایی نخواهیم برد مگراسراف در هزینه ووجودرانتهایی خاص برای تعدادی محدود که البته می توان با راه اندازی یک سیستم نظارت،ارزشیابی واقعی یا برگزاری آموزشهای دیجیتالی از بسیاری کاستیها زدود.

این خاطره هم یاد آوری شود تا گوشی دست اهلش بیاید:در سال نخست نظام توصیفی، مدیری داشتیم که ازابتدای سال معلمان را مقید به برگزاری آزمون در انتهای هرهفته وتا به انتهای سال می نمودو می فرمود این منم که به شما می گویم چه باید بکنید.نظام توصیفی نظام بی خودی است و همان سیستم گذشته را اجرا نمایید و این درحالی بودکه معلمان با ابلاغ رسمی مجری طرح توصیفی شده بودندونوشتن دفاتر شاخص وتهیه ی پوشه ی کار نیز برهمین اساس از آنان خواسته شده بود.

همین مدیر با همین روند در نوبت دوم سال بعد که از اداره بهش تذکر داده بودند اگر معلمی درنظام کیفی امتحان بگیرد مسئول مسقیمش تویی روزی چند باربه کلاس می آمد وتذکر وتهدید می کرد که به هیچ عنوان امتحان نگیرید واگرهم می گیرید اوراق را پنهان سازید و این بماند که درحال حاضر نیزایشان و با همان طرزتفکرهمچنان می فرماید:هر کاری دلتان می خواهد بکنید ،فقط رفوزه نکنید که آبرویمان می رود.خدا می داند که در این چند سال چگونه و به چه سازهایی که این مدیر، معلمان رانرقصانده است.

و توحدیت مفصل بخوان از این ...!