آدم نخستین

از همان بدو خلقت که غار نشینان اشکال بر در و دیوار می تراشیدند ،ضرورت وجود آدم نخستینـــــی به نام معلم ابتدایی احساس گردید.

آدم نخستین

از همان بدو خلقت که غار نشینان اشکال بر در و دیوار می تراشیدند ،ضرورت وجود آدم نخستینـــــی به نام معلم ابتدایی احساس گردید.

کیمیا

به- کیمیای بزرگ


از- زیر دستان کیمیا


سریال کیمیا از آن دست سریال های معدودی بود که به طورشگفت انگیزی به واقعیت های موجود پرداخت.هرچند که دست اندرکاران تلاش خود را برای به تصویر کشاندن واقعیتها کردند اما بازهم درنهایت تنها گوشه ای ازحقیقت ها روشن شد.

خوب است که کیمیای بزرگ بداند که با به کارگماردن کیمیاهایی ازاین دست به عنوان مدیرکه بچه ها ومعلم ها را به حال خود رها می کنند و به دنبال امورات شخصی خود هستند،در این مملکت کم نداریم.

البته موضوع را اززاویه ای دیگرهم می توان نگریست مثلا خوش به حال معلم ها چراکه کیمیای دائم السفرکه فقط به بچه داری وبه فکر ازدواج های متعدد وهیجان انگیز است وقت نمی کند که گیرهای سه پیچ وکار شکنی های معمول را در حق معلم هایش روا دارد.

به هر حال واقعیت همین است که در سریال کیمیا دیدیم.کلیه ی مدیران محترم صرفا به همه کارها مشغولند الا مدرسه و مدرسه داری وتنها موقعی سروکله شان پیدا می شود که برای دانش آموزی مشکلی خاص به وجود آید آن هم نه از سر دلسوزی بلکه فقط به خاطر اینکه مبادا این مشکل پست ومیزشان را درمعرض خطر قرار دهد.

به هر حال روایت تصویری از شرح حال مدیران مشخصا تحت عنوان کیمیا به خوبی مشخص نمود که یک مدیر می تواند هرلحظه بخواهد سوارهواپیما شود و به دنبال عشق وحالش برود وحتی ممکن است دراین راستا گرفتار تیربلا هم بشود و ماه ها به مدرسه نیاید بدون آنکه آب ازآب تکان بخورد و خللی درتعلیم و تربیت پیش بیاید.

آیا به راستی بودن یا نبودن کیمیا و کیمیا ها توفیری برای مدرسه هایشان دارد؟آیا اگرمعلمی هم بخواهد این گونه بلند پروازی ها داشته باشد برایش میسر است؟

در نهایت اینکه به کیمیای بزرگ یاد آوری می کنیم که کیمیاهایی که بر سر کارگذاشته اید همه ازهمین قماشند.اگر باور ندارید دوباره 110 قسمت این سریال وزین را مشاهده بفرمایید تا متوجه سوتی های مدیریتی از نوع واقعی بشوید.